درزمان هاي قديم كه روستاييان محصولات خود را به ميدان براي فروش مي آوردند:يك زن پيرروستايي يك سبد تخم مرغ به ميدان آورده بود كه بفر.شد.هنوز هيچ نفروخته بود كه اسب يك سوار پايش به تخم مرغ ها خورد.درنتيجه تمام تخم مرغ ها شكستند.اسب سوار خيلي ناراحت شد و از روستايي پوزش خواستو حاضر شد پول همه ي آن هارا بپردازد.اسب سوار از روستايي سوال كرد،مادر جان چند تا تخم مرغ داشتي ؟روستايي در جواب گفت:«تعدادشونو نميدونم اما وقتي آن هارا دوتا دوتا بر ميداشتم يكي باقي ميموند،وقتي سه تا سه تا بر ميداشتم يكي باقي مي ماند،وقتي چهار تا چهار تا بر ميداشتم يكي باقي ميماند،وقتي پنج تا پنج تا بر ميداشتم يكي باقي ميماند،وقتي شش تاشش تا بر ميداشتم يكي باقي ميماند ولي وقتي هفت تا هفت تا بر ميداشتم هيچي باقي نميماند.اسب سوار حساب كرد و رفت.كم ترين تعداد تخم مرغي كه زن روستايي ميتوانست داشته باشد چند تا يود؟
301 341 421 501
جواب تا روز شنبه ساعت 5
لطفا جواب خود را از طريق نظرات بدهيد. درسي...
ادامه مطلبما را در سایت درسي دنبال می کنید
برچسب : سواليف,سوال,سوالات, نویسنده : 7m-a-t-i-n7 بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 14 آذر 1395 ساعت: 3:44